انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

شـــــــــــــــــــــکرت خـــــــــــــدایا
انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

شـــــــــــــــــــــکرت خـــــــــــــدایا

نمی دانم چرا

سلام...........................

نمی دانم چرا امروز با دیدنت احساس کردم واقعا دلم برات تنگ شده .... عجیب است دلهره

عجیبی دارم وقتی می بینمت اما وقتی کمی ازم دور می شی می ترسم از همه چیز

امروز اصلا حال خوبی ندارم نمی دونم چرا بر عکس روز های دیگه دوست دارم ببینمت

تمام بدنم می لرزه وقتی با کسی حرف می زنم دوست دارم اول گریه کنم ....

امروز احساس می کنم می کنم که می تونم ببخشمت باز هم نمی دونم چرا

همین الان که در حال نوشتن هستم دست هام می لرزه به شدت وحشت دارم

اما نمی دونم از چی حالت خرابی دارم برعکس روزهای دیگه هستم روز های دیگه

دوست داشتم در مورد هر حالتم با کسی حرف بزنم اما امروز فقط و فقط دوست دارم

با خودت حرف بزنم .... خدایا امروز کنترلم کن تا بتونم خودم را کنترل کنم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد