انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

شـــــــــــــــــــــکرت خـــــــــــــدایا
انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

شـــــــــــــــــــــکرت خـــــــــــــدایا

باز صبح شد......

صبح شده ... صبح دیگری امد خدایا شکرت تشکر از لطفت ...


این دو روز که گذشت اصلا برام خوب نبود  خیلی چیزها شنیدم و بهتر بگم شکستم


گفتن دوستت دارم اسان است اسان تر از انی که فکرش را کنی اما .... تهعد به ان سخت است


سخت تر از ان که فکرش را کنی .....به اسانی می گویم دوستت دارم و از کنارت به اسانی می گذرم


اما گاهی شاید یادم برود که تو تنها کسی نیستی که گفته ام دوستت دارم به قول دوستان زبان است


از ان هیچ کم نمی شود ........ گاهی ارزو می کنم کاش دل نیز مانند خیلی از ادمها بی خیال بود کاش دل نیز


مانند خیلی ادمها مهرو محبت نمی فهمید و کاش دل هم مانند خیلی ادمها دروغ می گفت ......


این متنم هیچ سرو ته ندارد خودم خوب می دانم .... دیگر شب ها را دوست ندارم اخه چون در شب گفتگو کردم


اصلا بزار بگم دیگه نیا پیش رو اره حق با تو است من می توانم راه هم را عوض کنم اما اینقدر به خودم امید ندارم


که بتوانم راهم را عوض کنم .................... جالب اینجاست که هیچ چیزی در تو نیست اما من برای من مانند اهن ربای شده  ای


خسته ام خدایا امروزم را بهتر از دیروز کن و خاطره او را از من دور ساز خدایا من را نیز مانند او بی خیال تمام ادمها کن


من را نیز مانند او بی احساس بساز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد