انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

شـــــــــــــــــــــکرت خـــــــــــــدایا
انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

شـــــــــــــــــــــکرت خـــــــــــــدایا

خسته ام...........

نمی دونم چرا خستگی عجیبی دارم ... از بودن از زندگی از زندگی کردن  

 

دلم می خواد ساعتی با خود خلوت کنم  

 

نظرات 4 + ارسال نظر
مهسا 11 اردیبهشت 1391 ساعت 15:29 http://stonegirl.blogsky.com

آنقدر به سکوتم تلنگر می زنند تا بشکند ، صدای خرد شدنم که بلند شد انگشت بر لب می گذارند که سکوت کن ...

سرباز 11 اردیبهشت 1391 ساعت 21:26

گاهی وقتا برای همه پیش میاد. هیچ کس هم نمیتونه هیچ کاری برات بکنه. فقط یه نفره که میتونه کمکت کنه و اون یه نفذ، خودتی

داود 15 اردیبهشت 1391 ساعت 12:52 http://efaf.mihanblog.com/post/author/470060

سلام دوست عزیز
این خستگی در این عصر ماشینی برای بسیاری از انسان ها بوجود میاد و شاید بهترین کاری که میشود انجام داد همان ساعتی خلوت کردن با خود است و اندیشیدن به خود و جایگاه خود در این دنیا و این که باور کنیم این دنیا جای ما نیست .و چقدر خوب است در این تنهایی ها و خلوت ها به قران پناه ببریم و از ایات زیبای ان الهام بگیریم.
موفق باشید.

سلام

خسته نباشید . امیدوارم توی این مدت خستگی از دل و روحتون بیرون رفته باشه .

از وبلاگ دوستم ( تسنیم ) وبلاگ شما رو پیدا کردم.
امیدوارم بتونم از این به بعد بهتون سر بزنم و امیدوارم دفعه ی بعد که اومدم مطلب جدیدتون طلایی باشه .

موفق باشید.
یاعلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد