انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

شـــــــــــــــــــــکرت خـــــــــــــدایا
انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

انقدر دوستت دارم که بعضی اوقات یادم می رود تو دوستم نداری....

شـــــــــــــــــــــکرت خـــــــــــــدایا

دوست داشتن دلیل نمی خواهد...

من یاد گرفته ام " دوست داشتن دلیل نمی خواهد ... "

ولی نمی دانم چرا ...

خیلی ها ...

و حتی خیلی های دیگر ...

می گویند :

" این روز ها ...

 دوست داشتن

 دلیل می خواهد ...   "

و پشت یک سلام و لبخندی ساده ...

دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده
 دنبال گودالی از تعفن می گردند...

اما

من " سلام " می گویم ...

و "   لبخند " می زنم ...

و قسم می خورم ...

 و می دانم ...

 " عشق " همین است ...

 به همین سادگی ...


***** 

نرسیده  به  بعضی  خاطره ها ...

باید  بنویسند :

آهسته  به  یاد  بیاورید ...

خطر ِ ریزش ِ  اشک ... 
 
نظرات 3 + ارسال نظر
ماه پیشانو 3 مهر 1390 ساعت 18:33

عالی بود طلا جون آپم

حمید 17 مهر 1390 ساعت 10:44 http://www.tribune90.blogsky.com

سلام .آره من هم موافق هستم با شما در این باره هم در وبلاگم یگ داستان انگلیسی با تجمه گذاشتم اگه دوست داشتین یه سر بزنید خوشحال میشم.مر۳۰

فاطمه 29 آبان 1390 ساعت 10:11 http://ro0oz.blogsky.com

سلام عزیزم
دلم برات تنگیده بود
مثل همیشه عالی نوشتی

ولی من دیگه میترسم سلام کنم،لبخند بزنم(عشق کجا بود)گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد